محل تبلیغات شما
۱. قبلا که بارون می بارید اون هم تو پاییز، عاشق تر از همیشه ذوق زده براش مینوشتم و میخوندم اما امسال بی ذوق و بی روح فقط صدای ترانه ش رو گوش دادم و از پشت پنجره نگاهش کردم. ۲. روز جمعه وقت بارون برای خاله دعا کردم، تسبیح تو دستم بود و براش صلوات میفرستادم که گوشیم زنگ خورد و تمام ۴ ماه و ۱۱ روز بعد از مامان. دیروز برای تدفین خاله اشک ریختم برای غربتش. تعداد اندکی که برای بدرقه اش رفتیم با چند لایه ماسک و با فاصله از هم از دور هم رو در آغوش میکشیدیم.

دوباره ... نوشتنهای پاییزی

می سوزم و مادر دیگر نیست ...

مرگ چقدر نزدیک است

هم ,ذوق ,براش ,رو ,روز ,تو ,از مامان ,مامان دیروز ,بعد از ,روز بعد ,۱۱ روز

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ما2تا بحث در ادبیات عربی